What though the radiance
which was once so bright
Be now for ever taken from my sight,
Though nothing can bring back the hour
Of splendour in the grass,
of glory in the flower,
We will grieve not, rather find
Strength in what remains behind;
In the primal sympathy
Which having been must ever be;
In the soothing thoughts that spring
Out of human suffering;
In the faith that looks through death,
In years that bring the philosophic mind.
William Wordsworth
آن فروغ درخشان
که زمانی در برابر دیدگانم می درخشید
اکنون برای همیشه از نظرم ناپدید شده است,
گرچه هیچ چیز نمی تواند
شکوه علفزار
و طراوت گلها را به ما بازگرداند,
اما غمی نیست ,
باید قوی بود و به آن چه به جای مانده است , امید بست 1;
به علایق نخستین
که هنوز باید پا برجا باشد;
به پندارهای آرامش بخشی که
از میان دردهای آدمی سر در می آورد;
به ایمانی که در هر مرگ ظاهر می شود,
به سالهایی که افکار فلسفی را به بار می آورد.
1-برگرفته از دوبله فیلم شکوه علفزار (الیا کازان)