والنتاین به همه مبارک

فکر کنم مطلب قبلیم تا حدی احمقانه ، مسخره , خودخواهانه , یکجانبه, نامعقول , احساساتی ,... بود. همچنین احساس می کنم برخلاف قولی که به اون داده بودم عمل کردن و بی خود عصبانی شدم در حالیکه قرار ما براین بود که من متوجه باشم که اون هیچ قولی به من نداده و ما فقط دوستیم . هرچند که هنوز اون کارخاصی نکرده که من عصبانی بشم ولی بی خودی اون روز ناراحت شدم وحتی کمی غیر مودبانه برخورد کردم و جوابش رو سربالا دادم..(ببخشید)

 

حالا که نگاه می کنم برخی حرفهای قبلیم به نظر درست میان مثلاً بنده شدیداً باید نگاهم رو عوض کنم... نمی دونم نظر تو چیه؟؟؟؟؟؟(خوب زیاد روی این قسمت فکر نکنید)(اصلا حذف کردم..سانسور سیاسی)

 

فکر کنم ما هنوز دوست می تونیم باشیم با همون خصوصیاتی که در مورد دوستای قدیمی گفتم نه؟؟؟؟ خوب معلومه اتفاقی نیافتاده که نتونیم

 

................................... 

بازم ببخشید که دارم برخلاف نظر خودم در مورد وبلاگها درست مثل وبلاگای عشقی؟! مطلب می نویسم و وقت خودمو می گیرم.

دیگه در این مورد نمی نویسم.

 



یک چیز مهم:  
(این چه ا اینچری بزرگ مینویسه) به هر حال پنجشنبه  فیلم ایستگاه متروک رو کانال یک داد..عجب خاطرات خوبی از این فیلم دارم

به یاد استاد شجریان و مثل اون

خاک پای مردم ایران و همه دوستای خوبم

مهدی

 

 

 

در آستانه مرگ

دیشب آقا داشتیم راست راستی می مردیم...ساعت ۱ صبح رفتیم بخوابیم ..یه هو احساس کردم سنگین شدم ..چشام باز بود وهمه چیز ها رو می دیدم و صدا ها رو میشنیدم اما خودم کرخت شده بودم بعد احساس کردم تمام وجودم از سرم داره می ره بیرون ویک سایه تاریک(رو بالک برق روشن بود) از پشت سرم رو تخت افتاده..هرچی خواستم حرف بزنم و حرکت کنم نتونستم .
خلاصه فقط یادم یک فکری از ذهنم گذشت(؟)بعد آرام آرام از کرختی بیرون اومدم..دیگه تا صبح راحت نتونستم بخوابم..همش مواظب بودم به اون طرف که خوابیده بودم نخوابم.
یه بار دیگه هم این جوری از همین طرف خوابیدم اینطور شدم.. اون دفعه هم (تو خوابگاه علم و صنعت)  تنها بودم این بارم(تو خوابگاه امیر کبیر) تنها بودم..
فکر کنم جنی منی چیزی بوده

پی نوشت:راستی فیلمeyes wide shut رو بصورت فارسی(زیر نویس)!!! (حال می کنی) گیر آوردم برای صدمین بار دیدم...خیلی مشتی آقا /خانم !!!
چه کرده این کوبریک..خدا قرین رحمتش کنه

اَه..دیروز یه خیلی مطلب نوشته بودم موقع send کردن پرید..دیگه هم وارد بلاگ‌اسکای نشد...
بماند..
بنده دیروز در این موارد توضیح دادم:
در مورد انتخابات بی خیالش...
تبریک به مناسبت ورود آزادگان لبنانی  و کمدی قطع برنامه های جمهوری اسلامی و نمایش این ورود !!!!
در روابط خارجی مساله اصلی آمریکاست..فقط نوع نگاه فرق داره!!!

مهمترین موضوعات:

گزارشی از مراسمGolden Globe  :(برای دیدن عکسهاش اینجا رو کلیک کنیدو یا اینجا
و یا اینجا)
 
در ابتدا عرض کنم بنده هنوز از تصمیم احمقانه آکادمی در عدم نامزدی بهترین بازیگر زن جهان(غیر لیلا) خانم نیکول کیدمن در شگفتم...برای همینه که canne رو دوست دارم

در این مراسم این خانم روی سن رفت تا نامزد های مرد را معرفی کنه ..و اسم این مرتیکه تام کروز رو هم برد...طرف داشت از ذوق می مرد..هی میخندید وکف می زد ..پیش خودش می گفت الان میرم جایزه رو می گیرم تو پوز کیدمن میزنم..زکی!!! شون پن برد تازه نبود کلینت ایستود گرفت!! شایدم داشت می گفت چقده من مَردم که زن به این خوشگلی رو طلاق دادم!!!

مرتیکه احمق ..حق تو همیناست!!! 


این جک نیکلسن عجب با حاله... اون ته نشسته بود هر کی میرفت بالا یه تیکه بهش مینداخت ...تازه سوتم میزد..خودشم رفت بالا بازیگر زن رو معرفی کرد. چالیز ترون بود.. دم گوششش گفت:
nice in relax  یا چیزی شبیه این!!!

داشت یه خانواده از هم میپاشید چون بزرگداشت  مایکل داگلاس بود که کنار زن زیباش کاترین زتا جونز نشسته بود...
بعد تیکه فیلما رو نشون دادن..از جمله فیلم
basic instinct ..واون صحنه توی کلوپ و خانم استون و....... خودتون می دونید!!! خوب من اگه جای زتا جونز بودم با لنگه کفش دنبال داگلاس می کردم... تازه شارون استون هم جایزه رو داد..

خانواده ای که از هم می پاشید!!
البته در این صورت مایکل هم باید با کارد دنبال کاترین می کرد به خاطر فیلم
Entrapment و صحنه راه رفتن روی پای شون کانری...عجب صحنه مشتی بود نه

بعدش حرکت زشت هالیوود بود که آقای صدیق برمک (جایزه بهترین فیلم خارجی برای "OSAMA" و
برنده احتمالی اسکار) رو صدا کردن..فکر کنم یا رو از دم در اومد یا از بین تماشاچیان بیرون سالن ..انگار راهش نداده بودند...فیلم در مورد یه دختر در دوره طالبان که می خواد درس بخونه تریپ پسرا رو مزنه ..تو این مایه ها..مخملباف+باران مجید مجیدی+تصویر برداری عالی...

برنده کار گردانی هم خانم  Sofia Coppola  (دختر فرانسیس کاپولای معروف) برای فیلمThe Lost in translation شد. 

در نهایت بنده و دوستم به چیز بسیار مهمی نظرمون جلب شد..اول به میزای جلوی بازیگرا..بعد یه خورده زوم کردیم(زیاد لازم نبود)...اشربه ای(آب شنگولی خودمون) رو بر روی میز مشاهده کردیم که هزار بار آرزو کردیم کاش ما هم بازیگر هالیوود و یا کارگردان شده بودیم تا در این مجالس آنچنانی با چنین اشربه(توجه فقط اشربه بود) شرکت نماییم!!


جشنواره فجر بیخیالش ..
بهش فکر نمی کنم چون فکر نداره..

فیلم جدید
هم: یه فیلمی شبیهAmerican pie فکر کنم شماره ۳ بود...اما خیلی بی مزه تر..فقط یه سری صحنه های تحریک آمیز تر ....

عاشقانه:
بی خیال عشق مشق..به قول شعر جدید هاتف:

ای دم به تله نداده ها بگو باریکلّا!!
من هشتصد هزار بار به شما توصیه کردم تو دام نیافتید از هول این حرفا!!!

یا شبیه این جملات(در مورد آدمای مجرد)

البته اگه ایشون دارن این وبلاگو میخونن به عرض برسانم:

اگر آن ترک شیرازی بدست آرد دل ما را
به خال هندویش بخشم سمرقند وبخارا را!!

ایضاً:

غلام چشم آن ترکم که در خواب خوش مستی
نگارین مجمرش روی است و مشکین سایبان ابرو

اصلاً بنده از مجنون و فرهاد و خسرو و وامق و رامین و شکسپیر in love (بدون صحنه های غیر اخلاقیش) و همفری بوگارت در کازابلانکا(این یکی موردی نداره!!!) و ..-دیگه چه فیلم دیدی مرده عاشق باشه من همونم- بیشتر عاشق ترم!!!!!


 

بعد از آن همه...

داره از این blogsky لجم میگیره...چقدر مشکل داره!!!..
حالا...بعد از عمری دوری وسیر آفاق و انفسِ امتحانات الان یک هفته ای است که بیکارم...
امتحانات خوب بود ولی همین امروز یک نمره مهمم رو گرفتم ..بطور احمقانه ای این نمره بنده نمره دوم کلاس بود..فکر می کردم نمره اول بشم..  اما توی گرایش خودمون نمره اول بود

بماند...
چیزه زیادی ار این مدت یادم نیست جز این ویروسblaster که به کامپیوتر خونه(الان تو سایت دانشکده ام) حمله نمود...
خبر تازه هم نامزدی شهره آغداشلو برای بهترین بازیگر مکمل زن برای فیلمHouse of sand and fog بود.
این آکادمی مسخرشو در آورده نیکول کیدمن با اون فیلم عالیdogvill و اون بازی درخشان(البته من فیلمو ندیدم؛ شنیدم) نامزد نشده!!
در مورد انتخابات هم بی خیالش خیلی مسخرست.

آهان...این فرانسه هم گندشو در آورده با این مساله(( منع نمایش علائم مذهبی در مدارس دولتی )).توجه کنید که موضوع کامل منع نمایش در مورد تمام مذاهب است..اما در هر صورت واقعاً این موضوع تهدیدی برای آزادی مذهب و آزادی انتخاب در مورد پوشش واصلا تهدیدی برای خوشنامی فرانسه(اگه ممد گیر نده) است.
بابا ملت این همه سال کار تئوری  وعملی کردن تو فرانسه که به این چیزا گیر ندن..اونوقت این مرتیکه احمق شیراک این قانون مسخره رو ور میداره میاره....خوب مرتیکه اگه اینجوریه یه قانونی هم بذار که اونایی که لخت میان مدرسه نتونن بیان چون تبلیع دین لختی!!!
کم کم دارم دیوونه میشم ....اصلا تا اطلاع ثانوی بنده از حمایت فرانسه دست بر میدارم...