گزارش برای خودم

االان تقریبا ۳ هفته ای است که کار مستقیم تو شرکت روکنار گذاشتم و رحل اقامت از تهران بربستم. سه سال پیش موقع انتخاب رشته فوق گفتیم بزنیم این رشته ی هسته ای رو برای اینکه تهران بمونیم(اگه شهرستان می زدم به احتمال زیاد برق قبول بودم).حالا چی. شایدم خوب شد.

غمناک نباید بود از طعن حسود ای دل

شاید که چو وا بینی خیر تو در این باشد

تنها خوبی تهران بودن دوستی با آدمای خوب و از همه مهمتر آشنایی با اون بود.هر چند...

درواقع کارامو آوردم گرگان هر ۲ هفته می رم تهران. ولی نمیشه اینجا کار کرد .از خواب گرفته تا قیف و قیر...منتظریم ۲ شهریور بشه بریم سربازی.

خونه که نشد بگیریم باید برای بعد اموزشی به فکرش باشم. فیلم تازه نرفتم ولی شهر زیبا با بازی علیدوستی روخوشم اومد.(ازِdidar tv دیدم).علیدوستی بازیگر خوبیه.حیف فنز رو ندیدم. راستی مدت زیادیه با عطاشون سینما نرفتم. سپهرو که از عید ندیدم!!

فرانسه هم که قهرمان نشد .بازم یه ضد حال دیگه تو این روزا.

دلم یه مسافرت با رفقا رو می خواد. کدوم رفیق..همه دنبال زندگیشونن فقط منم که هیچ کار مهمی ندارم. حتی کارای شرکتم برام یه جورایی الله بختکیه. یعنی جدی نیست.اصلان هیچ برنامه ای برا آینده ندارم فقط دور خودم می چرخم.