دیشب به سیل اشک ره خواب می​زدم


خدایا...این دیگه چه بازیه داری در می آری
یقه منو می خواستی بگیری چرا به یکی دیگه گیر دادی.از اون خوبتر گیر نیاوردی !!
اون که..
اون که این وسط گناهی نداره فقط چون می خواستی منو بازی جدید بدی باید اونو هم تو این بازی دچار دردسر بدتر از مال من بکنی؟؟

چرا.زندگی اینقدر نامرده!!

سرم پره شعره:
تا چه بازی رخ نماید...
مارا سریست با تو که گر خلق روزگار...
شمشیر نگسلاند ....
از بخت یاری ماست...
شاید که چو وا بینی...
این چه استغناست یارب....



درد کشیدن و صبر کردن کار ماست شاید...