حقیقت زندگی یا  God plays dice with Universe

 

انیشتین یک جمله معروف در رد مکانیک کوانتوم دارد به این مضمون که:
 
 God does not play dice with Universe .

قبل از اینکه صحبتم را شروع کنم مقداری در مورد مکانیک کوانتوم صحبت می کنم:

این بحث در عدم قطعیت خلاصه می شود.یعنی امکان ندارد که موقعیت ذره ای را در هر لحظه بدانیم بلکه احتمال حضور ذره را در هر مکان می توانیم حدس بزنیم. اصل عدم قطعیت هایزنبرگ می گوید فارغ از نحوه آزمایش یک خطای ذاتی در هر آزمایش است بطوریکه حالضرب تغییرات موقعیت در تغییرات مومنتم بزرگتر از ثابت پلانگ می باشد.

 

حالا بعد این چرت وپرت ها بریم سر اصل موضوع. انیشتین اعتقاد داشت که مکانیک کوانتوم درست نیست زیرا خدا از احتمالات صحبت نمی کند بلکه همیشه می داند که هر چیز دقیقا چه خاصیتی دارد.

 

به نظر من انیشتین هم درست می گفت هم غلط. ببینید شما اگر به دورو بر خود نگاه کنید کاملا متوجه می شوید که در دنیای احتمالات حضور دارید.

احتمال اینکه بیرون بروید ودر هنگام عبور از خیابان اتومبیلی با سرعت از آنجا عبور کند .احتمال اینکه شما به سمت دیگر نگاه کنید .احتمال اینکه در آن لحظه ترمز اتومبیل خراب باشد و بطور کلی احتمال اینکه شما واتومبیل به عنوان دو ذره در یک لحظه در آن مکان باشید.

از طرف دیگر مطمئنا خدا هم از تمام خصوصیات ذرات آگاه است در واقع این ضعف ما از شناخت ذرات است که باعث می شود ما احتمال حضور برای آنها قائل شویم.حال اگر خدا از وقوع حادثه ای بصورت احتمال صحبت کند نقص در علم الهی است.

 

در واقع حقیقت زندگی وقوع حادثه بصورت احتمال است .یعنی خود زندگی یک توزیع احتمال دارد. اما چون ما وقتی پدیده های واقعی را شبیه سازی ریاضی می کنیم با نوعی عدم حقیقت روبرو می شویم پس مانند شبیه سازی نویز در مخابرات با نوعی Pseudo PDF روبرو می شویم.

پس اگر بتوانیم تا جای ممکن این توزیع احتمال زندگی را به واقعیت نزدیک کنیم می توانیم احتمال وقوع حوادث را تعیین کنیم ویک پیش گویی از آینده افراد داشته باشیم .

اما توجه کنید که باز هم با یک توزیع احتمال روبرو هستیم.

حالا چرا انیشتین این حرف را زد من فکر کنم به همان دلیل عدم نقص علم الهی بر میگردد.

ببینید اصولا به نظر من مکانیک کوانتوم واقعاً جذاب است فکر اینکه در مورد مسائل احتمالی صحبت می کنید و معادله مینویسید و نتیجه می گیرید یه حس غریبی به آدم میده. معادله می نویسید در حالیکه می دونید اصلا ممکنه وجودی برای ذراتتان در آن شرایط نباشد.

تئوری بینهایت بودن ذرات دکتر حسابی هم بر این اساس است .یعنی اینکه احتمال دارد که ذرات شما هم اکنون آن سوی دنیا باشد .فقط کافیست احتمال حضور خودتان را در آنجا بیشتر کنید تا در آن مکان باشید.

 

اگه حال داشتم بازم در مورد این چیزا حرف می زنم.

 

آخرش اینکه این آمریکا گندشو در آورده ها تو عراق .یه صحنه تو تلویزیون نشون داد که یه دختر بچه عراقی کنار پدر  و خانواده اش بود و سربازای آمریکایی از خونشون آوردنشون بیرون .دختر داشت از ترس می مرد زور می زد که گریه نکنه. واقعا این صحنه رو اعصاب من راه رفت.