به نظرم آدما با توجه به ارزشی که برای اطرافیانشون قائل هستند براشون وقت می ذارن.چرا ما باید وقتی که نمی خوایم همدیگه رو تحمل کنیم به زور جلوی هم لبخند بزنیم و از حال و احوال هم بپرسیم.در حالیکه توی تمام این مدت داریم فکر می کنیم کی از شر هم خلاص میشیم وهی به ساعتمون نگاه میکنیم. بعد چند قدم اونطرفتر مدتها منتظر یکی دیگر بشینیم. خوب از اول با هم روبرو نشیم.سرمون رو بندازیم پایین و از کنار هم بگذریم بدون اینکه دلخوری ایجاد بشه.       لعنت به ما. لعنت به این زندگی سگی

اندک اندک رنج می کشیم
 از بودن خود از بودن او
و دندانهای سپید خود را 
در اندیشه های عریان فرو میبریم.
لعنت می فرستیم بر لحظه ای که همدیگر را شناختیم
و بر لذت زمانی بر هم می خندیم
               که از هم خلاص می شویم