تو را بانو نامیده‌ام
بسیارند از تو
بلندتر، بلندتر
بسیارند از تو
زلال‌تر، زلال‌تر
بسیارند از تو
زیباتر، زیباتر
اما بانو تویی
از خیابان که می‌گذری
نگاه کسی را به دنبال نمی‌کشانی
کسی تاج بلورین‌ات را
نمی‌بیند
کسی بر فرش سرخ زرین زیرپایت
نگاهی نمی‌افکند
و زمانی که پدیدار می‌شوی
تمامی رودخانه‌ها به نغمه درمی‌آیند
در تن من
زنگ‌ها آسمان را می‌لرزانند
و سرودی جهان را پر‌می‌کند
تنها تو و من
تنها تو و من عشق من!
به آن گوش می‌سپاریم

پابلو نرودا )هوا را از من بگیر، خنده‌ات را نه(

نظرات 1 + ارسال نظر
حمیدرضا پنج‌شنبه 9 آبان‌ماه سال 1387 ساعت 02:56 ق.ظ http://hamidrezakarimi8059.persianblog.ir

سلام
خیلی مخلصیم آقا مهدی
سری به ما بزن

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد