عجیبه من تازه فهمیدم این مدت این همه نظر تایید نشده دارم...
لعنت به این جا...
چه حرفای مهمی رو از دست دادم.....
راستی منظور مهم نیست چی بود..
به هر حال به قول عکاس باشی تو فیلم ناصرالدین شاه اکتور سینما:
آه آتیه آتیه چقدر دلم برایت تنگ شده است.
.......نمی دونم راست گفتی که فکر نمی کردی بهت زنگ بزنم یا بلف بود؟
باید دنبال خونه بگردم فرصت خوابگاهم تموم شده.
۲ شهریورم باید برم سربازی.گزینشمم رفتم طرف بهم گفت مطالعت دینیت کمه.آره من رساله نمی خونم.عادت های دینی هم ندارم اما :حسین وارث آدم ؛علی؛فاطمه فاطمه است؛شهادت؛تشیع علوی و صفوی؛اسلام شناسی ۱و۲ و... از دکتر رو خوندم .همین وبس
الان حوصله کار و کتاب رو ندارم.فقط دلم برات تنگ شده. دل تو چی؟امیر یه چیزایی گفت ولی من بهش خندیدم .می دونم درست خندیدم چون بهم راستشو گفته بودی.
دلم می خواد اینجا یگم.اینجا که ماله خودمه:
آشکارا نهان کنم تا چند
دوست می دارمت به بانگ بلند
سلام داش مهدی
اه من فکر کردم ما رو قابل ندونستی . بابا از این به بعد خوب دقت کن. من بازم میام اینجا
سلام.
۰) ممنون ! همون بود .
یه بار به خودم گفتی هر وقت فکر کردی حرف یا کاری درسته، برای دیگران توضیح نده. از اون جمله ها بود خدایی ...
میشه واسه خودت تکرارش کنم ؟
اینجا و هر جای دیگه دلت خواست داد بزن... بلند بلند...
راستی شنیدی یکی میره گزینش، طرف تق تق میزنه رو میز، میگه این صدای چیه ؟ و هزار تا سوال دری وری دیگه. آخر سر ردش میکنه. ( یا یه چیزی تو مایه های همین چیزی که اینآقاهه به تو گفته !) آدمه حرصی میشه. موقع رفتن شروع میکنه بشکن زدن، میگه اگه گفتی این صدای چیه ؟ این صدای پای مامان توئه که کفش پاشنه بلند پوشیده، داره میره نماز جمعه ! به قول خودت : همین و بس
جالبه برام ..........چی میشه که آدم اینجوری عاشق باشه ..
عشق یه طرفه بازم عشقه یعنی؟؟