یکی اون بالا هست....

 

به همه مقدسات که یکی اون بالا هست. به جون خودم که یه نامردی اون بالا نشسته . به تموم چیزایی که دوست دارم قسم که یکی این دور وبرا این ور اونور نشسته هی چوب تو کارام میدوونه.هی ضد حال میزنه. هی یه کاری میکنه که بگه منم هستم. بابا هستی .آره هستی .

تویی که کنکور میدم حالمو میگیری. فوق میدم ضد حال میزنی. کار پیدا میکنم , م..ر..نی توش.   .....میشم , میگی ...خوردی .کار میکنم , میزنی پرینتر 700 هزار تومنی میسوزونی!!!

بکن اشکال نداره هرچی زور داری بزن اما ... اما یه  جایی یه موقعی یه وقتی میام سراغت. میام سراغ خود خودت. همچی حالتو میگیرم . میام هرچی بلا سرم آوردی رو همچین  دق و دلیشو سرت خالی میکنم که از هرچی جبر واختیار , هرچی آدم خوشبخت و بدبخت , هرچی عدالت وبی عدالتی , هرچی هر چی هرچی.....دوروبر خودت جمع کردی وباهاشون یه قل دوقل بازی می کنی پشیمون بشی .

یه روز میام سراغت .یه روز میام همون بلا رو که سرم آوردی سرت میارم.

 

یه روز میام پیشت گریه میکنم.یه روز میام پیشت زار میزنم....زار....زار

 

حالا هرچی میخوای حالمو بگیر.

 

نظرات 7 + ارسال نظر
سنا دوشنبه 26 مرداد‌ماه سال 1383 ساعت 12:24 ب.ظ

موافقم ولی چرا ماباید زاربزنیم اون که اون بالا نشسته هی تندتند ادم درست میکنه ول میکنه توی این برهوت فقط حال میکنه اون هم باید یه روزی جواب کاراشو بده

فرناز سه‌شنبه 27 مرداد‌ماه سال 1383 ساعت 02:21 ب.ظ

تو با احساس ترین وبلاگ نویسی هستی که تا حالا دیدم!!!
یه چیزی رو بهت بگم؟!؟!‌ اونی که اینا رو بهش گفتی خیلی مرده که تا حالا کله پات نکرده... اگه دوست داشتی زنگ بزن بهم که با هم صحبت کنیم... ولی بهت یه چیزی بگم که اگه زنگ نزدی داشته باشی... اونی که تو اینا رو بهش گفتی همه کاراش واسه خودته چشاتو وا کنی خودت می فهمی!!!

محمد جمعه 30 مرداد‌ماه سال 1383 ساعت 12:13 ق.ظ http://oddamongbrains.blogsky.com

بابا سخت نگیر!
حالا چی شده مرتب چیز میز می سوزونی؟

همشهری کاوه جمعه 30 مرداد‌ماه سال 1383 ساعت 08:28 ق.ظ http://citizenkaveh.blogspot.com

من هفته ای یه دفعه باهاش دعوا می کنم
قاطی کردم

سرمه چهارشنبه 4 شهریور‌ماه سال 1383 ساعت 01:14 ق.ظ http://avayeatash.blogsky.com

اِ مهدی؟!! تو هنوز زنده ای؟؟
(خیلی تحویل گرفتما)
بعدآ‌ می فهمی به نفع خودت بوده هر بلایی که سرت اومده!! (:

سرمه یکشنبه 15 شهریور‌ماه سال 1383 ساعت 03:53 ق.ظ

تو هستی اما نیستی...آره؟

بهناز دوشنبه 16 شهریور‌ماه سال 1383 ساعت 02:07 ب.ظ

چقدر کم طاقت! بجنگ تو می خوای بجنگی شروع کن ولی نه با اون با زندگی..

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد