من و نوروز و باقی قضایا

سلام

 

سال نو مبارک...اندکی این مثنوی تأخیر شد.اما مثنوی من بیشتر چرتو پرته.

امیدوارم سال خوب وخوش وسلامت و....از این حرفا داشته باشیم.

راستش امسال به نظرم عید مثل همیشه عید نیست.دلیل خاصی هم پیدا نکردم.

تو این مدت یکسری اتفاقها افتاد که بنده افاضاتم رو در موردشون بیان می کنم:

 

1-فکر کنم مهمترین اتفاق (غیر از سال نو) ترور شیخ احمد یاسین بنیانگذار حماس بود.حقیقتش به نظر من ترور به هر نحوی روشی بزدلانه واحمقانه برای حل یک مشکل است.در واقع آن چرا که در ارض موعود در حال اتفاق است می توان به یک دعوای کودکانه تشبیه کرد. از اون دعواها که یک طرف خیلی قویه اما طرف دیگه از رو نمیره.اینجا هم اسرائیل طرف قوی و فلسطینیها و بخصوص حماس اون بچه ضعیف لجوج است که با این که همش کتک می خوره یواشکی یه خرابکاری می کنه که لج طرف قوی رو در میاره. و این بازی همین جور ادامه داره به قول استاد زبان تخصصی یک dilemma است. من بی صبرانه منتظرم که یک مطلب در مورد این ترور و وضعیت اسرائیل  از محمد بخونم.محمد متخصص در امور قوم یهود و اسرائیل است

 

2- چند تا فیلم دیدم. چند تا رو هم هنوز ندیدم ولی از اونایی که دیدم فیلم The last samurai بود. ما دو ساعت علاف شدیم یک فیلم ببینیم توش این تام کروز بمیره آخرشم نمرد. این کارگردانهای هالیوود هیچکدوم جرأت ندارن قهرمان فیلمشونو بکشن. یک چیز دیگه اینکه حتما تاکا باید تام رو میبوسید ما می فهمیدیم دختره عاشق تام است. اینم از اون نکات شما تا حالا فیلمی دیدید که این تام کروز نسبت به یک دختر ابراز عشق کنه.چون سوپر استار است حتما باید دخترا عاشقش بشن. لعنت به این سینمای هالیوود بعد دهه 70 .

البته من اعتقاد دارم تام کروز همیشه خوب بازی می کنه.حداقل از بقیه خیلی بهتر بازی می کنه. اما به پای پاچینو و براندو و دنیرو نمیرسه چون مکتب کاری اونا فرق می کنه(actor’s studio ). به نظر من بازیگرای امروز از هیچ مکتب بازیگری که من میشناسم ( دوتا میشناسم  ) پیروی نمی کنند.

فیلم مخمصه(؟) رو گیر آوردم ندیدم.(آل پاچینو+دنیرو)

 

3-دیگه اینکه داشتم تو وبلاگها می گشتم و نظرا رو می خوندم. خیلی برام جالب بود توی اکثر نظرات یک جور احترام در نوشته ها نسبت به نویسنده وجود داره. با وجود اینکه در فضای مجازی وبلاگها هیچکس همدیگر رو نمیشناسه با این وجود نظرات نامناسب و  لغات زشت کمتر دیده میشه .در حالیکه به نظر میرسه اینجا بهترین محل برای دیدن این مطالب است. من چند تا دلیل برای این وضعیت به نظرم اومد. اما قبلش بگم که بنده در این گفتار سخنی در مورد بد بودن ای وضعیت نزدم بلکه دارم دلیل جامعه شناختی براش پیدا می کنم:

1-3-شاید افرادی که توی وبالگه می نویسن آدمایی فرهیخته تر نسبت به افراد جامعه هستند .(فرهیخته تر نه باسوادتر)

2-3-شاید چون ما ایرانی ها نسبت به هم رو دربایستی داریم اینجا هم که وارد می شیم فکر می کنیم با یک غریبه داریم صحبت می کنیم و سعی می کنیم مقید تر باشیم و نه اون چیزی که هستیم.

3-3-شایدم برای این خودمونو موافق اونا جا می زنیم که بیان وبلگ ما رو بخونن!!!!

 حالا شما شروع نکنین برام بد و بیراه نوشتن!!!!

من بیشتر دلیل 1 و 2 رو قبول دارم.

ما هنوز یاد نگرفتیم که این صفحات یک مطلب شخصیه و وقتی وارد وبلاگ کسی میشی به حوزه خصوصی اون وارد می شیم و چون اون اجازه داده که وارد حوزه خصوصی اون بشیم پس ما رو دوست خودش دونسته پس باید باهاش مثل یک دوست رفتار کنیم نه یک آدم غریبه.(بابا منطق)

 

می خواستم در مورد نوروز بنویسم دیدم خیلی حرف زدم .