دفاع و دیگر هیچ

 امروز یکی از دوستام(فی الواقع هم‌اتاقیم) دفاع داشت....راستش دقیقاْ همون موقع من در حال بررسی گلبولهای بدن انسان بودم و از پروتئین های آن صحبت می شد(فیزیولوژی داشتم)
بنابراین نتونستم برم
امروز صبح حسابی تو پوز استاد فیزیک هسته‌ای زدم .طرف ۲۰سال داشت اشتباه درس میداد..کم‌کم دارم فیزیکدان میشم
راستی جمعه شب کنسرت ناظری بود...بازم رفته تو فازه:ها ها ها ها ....های های
بیچاره از بس فالچ خوند فکر می‌کنه یک سبک اختراع کرده...

دیگه اینکه امروز  بچه هارو اندکی مهمون کردیم وخمس پول کلاس خصوصیمون را دادیم
فردا دیگه قصد دارم برم شبهای روشن....

عاشقانه:۱- ما دلشدگان خسرو شیرین برانیم
              ما در دوجهان غیر تو ای عشق نخواهیم
(درست شعرو نوشتم؟؟؟؟؟؟)

درد دل:از بخت‌یاری ماست شاید
                       که آنچه می‌خواهیم یا بدست نمی‌اید یا از دست می‌گریزد
نظرات 4 + ارسال نظر
امیر یکشنبه 23 آذر‌ماه سال 1382 ساعت 06:09 ب.ظ http://www.ahangha.blogsky.com

سلام به وبلاگ آهنگ ها هم لینک بدید.www.ahangha.blogsky.com

دنیا یکشنبه 23 آذر‌ماه سال 1382 ساعت 06:14 ب.ظ http://donyayeman.blogsky.com

سلام
موفق باشی

محمد یکشنبه 23 آذر‌ماه سال 1382 ساعت 08:07 ب.ظ http://oddamongbrains.blogsky.com

شام میدی مارو نمیبری

عطا شنبه 29 آذر‌ماه سال 1382 ساعت 12:47 ق.ظ

عمو مهدی جان عزیز بابا
شما دیگه چرا
تو همه کار بودی غیر از پوز زنی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد