یک روز بد ...یک روز خوب
خوب من بالاخره رفتم خانه هنرمندان(شنبه)اول زیاد بد نبود ..مثل همیشه دراینگونه مراسم شلوغ پلوغ بود....اول اونایی که کارت دعوت داشتند(ما که نداشتیم) رفتند وبر صندلی جلوس کردند....بعد گفتن حالا بفرمایید اما کو جا....البته ما که دلیل دیگری هم برای رفتن به اونجا داشتیم دم در وایستادیم (من تنها بودم)....من رفته بودم تا یه خانوم خوب ومتشخص رو هم ببینم لیلا حاتمی .....
اول بگم که حسابی ضد حال خوردم چون ایشون در سفر(احتمالاْْ کشورهای خارجه..شاید مونترال-خوش به حال رضا-)بودند ....
دوم آدم یه خانومایی رو میدید که با شلوارهای کوتاهو راه راه با هزارو یک قلم آرایش تشریف بردن روی صندلی وداخل نشستند من اصلاْ نمی دونم اینا کی فرصت کردن برن فیلم علی حاتمی رو ببیند.....
خوب آیدین آغداشلو...مشایخی...وبعداْْ میگن امین تارخ وچند نفر دیگه حرف زدند...
آقای شایسته هم به عنوان تهیهکننده فیلمها بخصوص فیلم جهان پهلوانتختی حرف زد...
مشایخی گفت: علی حاتمی دلش میخواست بهروز وثوقی یک نقش و توی هزاردستان بازی کنه...اصلاْ برای اون در نظر گرفته بود...من که نفهمیدم کدوم نقش بود...(درخواست رضا)
به هر حال یه خورده از فیلمای قشنگشو نشون دادند و من از دیدن مادر وسوتهدلان ودلشدگان(بدون لیلا )شاد گشته بیدم...
سرانجام در سرما وباران به خوابگاه برگشتیم....(یک روز بد)
اما امروز امتحان فیزیولوژی دادم(نمی دونم چه ربطی به مهندسی هسته ای داره شاید به خاطره شاخه پرتوپزشکی بودنشه)من همیشه از زیست بدم می اومد اما امروز روز یک امتحان خوب دادم...البته امتحان بیشتر شبیه کنفرانس بود(مراقب نداشتیم)
*راستی اسم وبلاگم هم شد سوتهدلان
(در خواست دوستان)
دیروز هم که ۱۶ آذر بود امیرکبیر هیچ خبری نبود اما دانشگاه تهران شلوغ بود ما رو هم راه ندادن بریم سره کلاس فیزیولوژی(من با دعوا تو رفتم لکن!!!!)
خوب مبارکه!!! ان شاءالله دفعه بعد که اسم رو عوض کردی خوشگلترشو بذاری!!!P: شوخی بود...
از این به بعد برای اینکه ضد حال نخوری بهتره به هنرپیشه جماعت دل نبندی!!!!!!! و فقط به قصد دیدن اونا جایی نری...
بعدشم اینکه هیچ وقت جایی که راهت نمی دن با دعوا نرو! مخصوصاً اگه دانشگاه تهران باشه...
سلام رفیق
دو تا فیلم قبل از اومدن دیدم. نمی دونم کدومش آخرین بود! آیستگاه متروک یا صورتی.
از هردو لذت بردم. لیلا حاتمی بهترینه!
فکر که نمی کنی هرکی می آد اینجا یه شب مهمون ماست؟
اینجا یک ماه پیش کلی هنرپیشه های هالیوودی هم بودن. برای تموم کردن فیلم برداری خیلی از فیلمها و تبلیغات تجاریشون. ما شاید بریم تئاتر A Christmas Carol. کارتون اسکروج... نوشته چارلز دیکنز.
بیخال ایدین مارو خیلی جوات حساب کردی..منظورم این بود که بابا جشنواره مونترال اونجا برگزار میشه دیگه از این بهتر..اصلاْ میتونی یه اطلاعات از اون بهم بدی...مثلاْ چی جوریه همه میتونن برم چهقدر پول بلیط ...اصلاْ وضع سینما اونجا چطوره ...مرسی و سپاس!!!
ای ول بابا بلاگت تریپ توپ ...آخی حاتمی خیلی با حال بود ؛).اتفاق میافتد که درمیانهی زندگی مرگ میآید و
قوارهی آدمی را اندازه می گیرد. این دیدار
از یاد می رود و زندگی ادامه می یابد. اما کفن
در سکوت دوخته می شود.
آقا بالاخره محکوم یا دلشده یا سونه دل؟ به چه اسمی از وبلاگت نام ببریم؟
نیستی بچه...
مرسی از اینکه یه گزارش در مورد اون روز نوشتی ...